تخته سیاه سه بعدی
حکایت زندگی در قاب شیشه ای زمان
|
|||||||||||||||
صبح سه شنبه هشتم مردادماه هشتادوهفت در بیمارستان آتیه تهران هنرمندی بزرگ با روحی لطیف با بدنی نهیف زخم خورده سرطان کبد چشم از جهان فرو بست و چراغ دیگری در عرصه هنر ایران خاموش شد. راهروها و استودیوهای رادیو و تلویزیون در طول این سالیان دراز صدای دلنشین او را بخوبی بیاد دارند. به جرات می توان ادعا کرد عبدالحسین اسکندری از بهترین مجریان صدا و سیما بود. صدای آرام بخش او در راه شب دوشنبه ها سالها التیام بخش دلهای آزرده خاطر بود و چه زود ازمیان ما رفت . او متولد1335 کاشمر بود و از سنین نوجوانی با ساخت فیلم زنگوله و کسب مقام در جشنواره به رادیو و تلویزیون راه یافت و بسرعت پله های ترقی را طی کرد و از برنامه های او می توان از آزمایشگاه رایگان، مخترعین و مبتکران،پویندگان،شما و سیما، گزارش موتور و..... نام برد. بازماندگان او دو دختر هنرمند بنامهای یلدا و آناهیتا هستند که دستی به هنر دارند.
اگر بخواهم از او بگویم ساعت ها وقت نیاز است ولی در یک کلام او بهترین بود سرشار از انرژی مثبت بود با دلی بزرگ و دریایی. از تلخ ترین روزهای زندگی من روز رفتن او بود. او شوهر خواهری نمونه بود بدون غلو مثل او من ندیده ام. برای من الگویی کامل بود وحال که نیست با خاطرات او دلخوشم.
جمله معروف او برای همیشه به یادگار ماند : مرا دریاب که دل دریایی من بی تو مرداب است یادش گرامی و روحش شاد باد من این عکس ها را از وبلاگ ( www.birthdaylove.lxb.ir) کپی کردم. مدیر وبلاگ آقای پروفسور است . من از ایشان برای استفاده از عکس هایش در وبلاگم اجازه گرفتم .
پروفسور در پیامی با کلامی که نشان از فرهنگ بالا و فهمیدگی قابل تقدیر بود گفت: من عکس ها را برای دیگران گذاشته ام و برای همین عکسها را مارک دار نکردم. واقعا" آفرین براین تفکر متمدنانه ، باکلاس وبا ر وحیه دگردوستی .
من بعضی اوقات با وبلاگهایی برخورد می کنم که کپی کردن از عکسهایی که خودشان هم از جایی کپی کرده اند را محدود کرده اند . این وبلاگ آنهاست و نظرشان هم قابل احترام . ولی به نظر من اینترنت یعنی اشتراک عقاید ، مطالب ، عکس ، فیلم و .... مثل اینست که من یک کلمن آب یخ دم درب منزلم بگذارم و به لیوان و شیر کلمن یک قفل بزنم. نظر شما چیست ؟ آیا کدام درست است کپی آری یا خیر ؟ درباره وبلاگ
نام این وبلاگ را به یاد کارتون دوران کودکیم بنام تنسی تاکسی دو و چارملی گذاشتم.دو پنگوئن ماجراجو که هر بار با مشکلی روبرو می شدند و برای حل آن نزد آقای وپی می رفتند و او از داخل کمدشلوغش تخته سیاه سه بعدی خود را می آورد و با استفاده از آن تنسی و چارملی را راهنمایی می کرد. زندگی مثل یک پازل بزرگ است . من و تو ،اجزای آنیم ، زمانی زیباست که کنارهم قرار گیرند. موضوعات
آرشيو وبلاگ
وبلاگ دوستان
سایتهای مفید
تبادل لینک هوشمند
|
|||||||||||||||
|