تخته سیاه سه بعدی
حکایت زندگی در قاب شیشه ای زمان
|
|||||||||||||||
یک شنبه 5 آبان 1398برچسب:عکسهای زیبا,غروب,کبودان,بردسکن,باغچه,ساری, :: 16:28 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد مدت زمان زیادیست که به دلایل مختلف از وبلاگم دور بودم و امروز تصمیم گرفتم چند تا از عکسهایی که با موبایلم گرفتم ، از جاهای مختلف را منتشر کنم و ضمنا زیاد علاقه ای به کپی کردن عکسهای دیگران ندارم وبیشتر علاقه دارم خودم تولید محتوی کنم. با امید به پسند بازدیدکنندگان عزیز. سپاس این عکس بالا را در عید نوروز سال 98 بین روستای کبودان و بردسکن پس از چند روز بارندگی فراوان که سیل آمده بود، گرفتم. این عکس غروب دریای ساری است که دوسال پیش گرفتم اینهم گربه هایی که در باغ کاشمر باهم بودند و شکار دوربین شدند این عکس از گهای باغچه خانه ام تقدیم شما اینهم گلی دیگر از باغچه چهار شنبه 23 بهمن 1392برچسب:راهنمایی,رانندگی,راهنمایی و رانندگی,پلیس,مامور,جریمه,عوارضی,باغچه,عوارضی باغچه,بهرام ,گور,بهرام گور, :: 14:39 :: نويسنده : مهرداد علی نژاد شعر معروفی از بهرام گور است که می گوید: بهرام که گور میگرفتی همه عمر , دیدی که چگونه گور بهرام گرفت ... امروز با صحنه ای روبرو شدم که سریع این شعر به یادم آمد....
پلیس های قبض بدست (بتازگی دستگاه بدست) داخل خیابان و بیابان مشغول جریمه کردن می باشند. گرچه راهنمایی و رانندگی خیلی برای نظم و آرامش جامعه زحمت می کشند اما واقعا" بعضی مواقع هم می شود تواضع به خرج داد و با گذشت خود علاوه بر نظم،فروتنی را هم به مردم آموزش دهند . من خودم موردی از این عدم تواضع را خوب بیاد دارم : پارسال به مشهد می رفتم ابتدای باجه عوارضی باغچه پلیس ایستاده بود و هر کس که کمربند نداشت را می کشید کنار . جالبه که وقتی می خواهی دست کنی داخل جیب و پول در بیاوری کمربند را باز میکنی وپس از پول دادن کمربند را می بندی ، این آقای پلیس دقیقا جلو باجه عوارضی همه را جریمه می کرد حالا قضاوت کنید آنجا هم جای چریمه کردنه؟ و چون خیلی به ناحقی جریمه شدم و بچه ام از داخل ماشین این صحنه را دید تا مدتها نسبت به پلیس نظر بدی داشت و تا یک پلیس می دید می رفت زیر صندلی ماشین و می ترسید.(گرچه خیلی از مامورین هم با گذشتند که: تشکر)
درباره وبلاگ
نام این وبلاگ را به یاد کارتون دوران کودکیم بنام تنسی تاکسی دو و چارملی گذاشتم.دو پنگوئن ماجراجو که هر بار با مشکلی روبرو می شدند و برای حل آن نزد آقای وپی می رفتند و او از داخل کمدشلوغش تخته سیاه سه بعدی خود را می آورد و با استفاده از آن تنسی و چارملی را راهنمایی می کرد. زندگی مثل یک پازل بزرگ است . من و تو ،اجزای آنیم ، زمانی زیباست که کنارهم قرار گیرند. موضوعات
آرشيو وبلاگ
وبلاگ دوستان
سایتهای مفید
تبادل لینک هوشمند
|
|||||||||||||||
|